بعد از یک ماه و اندی خونه نشینی تصمیم گرفتم یک سفر کوتاه به روستای پدری داشته باشم . به همراه خواهرم و همسر و پسرش راهی آذربایجان شدیم . والان چند روزی هست که اینجا هستیم و از آرامش و طبیعت پاک روستا لذت میبریم . دیروز هم سری به جلفا زدیم و کمی خرید کردیم و بعد هم رفتیم کنار رود ارس چند تایی عکس انداختیم و برگشتیم روستا .
سکوت و آرامش روستا . درختان زردآلوی پر از شکوفه و آسمان آبی و آفتاب گرما بخش اون بینهایت لذت بخش هست .
ای کاش میتونستم بیام اینجا بمونم و کشاورزی کنم ...
از نیمه بهمن ماه تا امروز از خانه بیرون نرفتم.البته چند سالی هست که بیرون رفتن من بیشتر برای مراجعه به پزشک یا کار ضروری بانکی بود.
از زیبایی منطقه آذربایجان زیاد شنیدم.
ممنون از حضورت عزیزم . انشااله بلا ازتون دور باشه و همیشه دلتون شاد و تنتون سالم باشه .
ای کاش بری همونجا و کشاورزی کنی
سلام صفا جان..خوش بگذره ..من که هنوز جرات سفر کردن نداشتم شاید هفته اینده ی سر بریم شمال......ما هی تو خونه و قرنطینه ...و ملت هی تو خیابون ولو انگار نه انگا ر ..خبریه
:بد
به نظر من بهتر هست که با رعایت نکات بهداشتی ضمن محدودیت رفت و آمد باید به زندگی ادامه داد نمیشه تو خونه محبوس شد. ما دید و بازدید نمیریم مهمونی نمیگیریم اما سفر با اتومبیل شخصی با تعداد محدود و حضور در طبیعت مشکل خاصی نداره
سلام صفاجان
خوش گچسین باجیجان. جلفا میگی دل من پر میکشه.... چه روزهایی داشتم تو دوران کودکی .... کی فکرش رو میکرد الان کیلومترها دور بشم ازونجاا....
ساغ اولاسان باجی جان . عزیزم هرجا که دل خوش باشه همونجا خوبه . خیلیها الان حسرت اینو دارن که مثل شما خارج از کشور زندگی کنن. اصل رضایت درونی هست از زندگیت لذت ببر.
