الان تو پارک هستم پسر خواهرم رو آوردم اینجا بازی کنه یک گروه از بچه ها دارن فوتبال بازی میکنن پدرهاشون هم ردیف کنار زمین نشستن و دارن داوری میکنن . به حال این پدرها غبطه میخورم . سالها بعد که این بچه ها بزرگ میشن این پدرها بازنشسته شدن و مثل من حوصله شون سر خواهد رفت ....
دو ماه هست که در حال بررسی راه اندازی گلخانه و یا بومگردی هستم و یکی دو مورد تا پای امضا قرارداد برای اجاره یا مشارکت گلخونه رفتم اما به دلایلی منصرف شدم ذهنم خیلی درگیره از اینهمه احتیاط کردنهای خودم کلافه هستم امیدوارم بتونم زودتر کاری رو که دلم میخواد شروع کنم و از این بلاتکلیفی دربیام .
برام دعا کنید ...