چند روز پیش در مسیرم به سمت دفتر یک ورق کاغذ چسبیده شده به دیواره پل هوایی توجهم رو جلب کرد با خوندنش بغض گلوم رو گرفت . بر روی کاغذ نوشته شده بود فروش یک عدد کلیه و یک شماره تماس هم نوشته شده بود و من هربار یادش میفتم بغض گلوم رو میگیره و اشک در چشمم حلقه میزنه ....
فقر در جامعه داره بیداد میکنه . چه نیازی باعث میشه شخص به فروش کلیه فکر کنه و چرا انسانی به این حد از استیصال میرسه ؟
سلام
امیدوارم به زودی همه مشکلات حل بشه
آخه دیگه به قله نزدیک شدیم.
این مشکلات گویی پایان نداردو قله انگارهی دورتر می شود