برای تمدید گذرنامه اومدم دفتر پلیس +۱۰ یک خانواده ۵ نفره شامل پدر و مادر و دو دختر کاملا محجبه و چادری و یک نوه دختر بچه بسیار دوست داشتنی جلوتر از من دارن کارهاشون رو انجام میدن خیلی پر انرژی و پرهیاهو هستن ازشون می پرسم قصد سفر به کجا دارن پسر جوونی که کارهاشون رو داره انجام میده با خنده میگه میخوایم خانوادگی مهاجرت کنیم آلمان و یکی از دخترها میخنده و میگه کربلا میخندم و به پسره میگم به تو میاد مهاجرت به آلمان اما به اینها نه و هر سه نفرمون میخندیم ...
اومدم بیرون حالم اصلا خوش نیست ...
شرایط اجتماعی موجود استرس و فشار کار رسیدگیهای مالیاتی همه همه باعث شده در فشار مضاعف باشم ...