من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

من و تنهایی و امید

زندگی فراز و نشیب بسیار داره و من به عنوان یک زن و مادر این فراز ونشیب رو با پوست و گوشت و استخونم لمس کردم و یاد گرفتم که همواره تعادل رو حفظ کنم هم تو فراز و هم تو فرود و همواره سعی میکنم هیچوقت خودم رو نبازم

روز چهارم

با توجه به مشغله برادرم و علیرغم نگرانیهای ایشون و همسرشون  تصمیم گرفتیم  خودمون  به تنهایی بریم بگردیم  در نتیجه  با راهنمایی برادرم و خانمش روز چهارم  خودمون با اتوبوس و  تراموا  رفتیم دوسلدورف و  تو خیابونهای اطراف  ایستگاه مرکزی دوسلدورف و فروشگا های اطراف اونجا  گشتیم  با زبان انگلیسی مختصری که میدونستم به مشکل جدی برنخوردیم  یک نصف روز اونجا بودیم و  با تاریک شدن هوا برگشتیم . 

دوسلدورف    آپارتمانها و شلوغی شهرهای بزرگ رو داشت  ولی همچون جاهای قبلی نظم و قانون در اون حکمفرما بود .عبور عابر پیاده از محلهای خط کشی ، توقف اتومبیلها  و رعایت حق تقدم عابرین ، رعایت نظم و نوبت و فاصله در صفوف قطار و اتوبوس و بانک و فروشگاه و ....

اون شب از برادرم خواستم که یک هتل تو پراگ برامون رزرو کنه و اون پیشنهاد تور رو داد و همینطور که جستجو میکرد گفت یک تور مناسب برای پاریس هست بهتره برید اونجا  و ما استقبال کردیم تور رو رزرو کرد و قرار شد جمعه شب بریم و یکشنبه عصر برگردیم .....

اون شب تو اخبار مرتب در مورد حادثه کلن گزارش میداد در مورد مزاحمتها و دست درازی  به زنان در مراسم جشن سال نو  که اعتراض عمومی رو موجب شده و رییس جمهوری آلمان آنگلا مرکل هم وارد ماجرا شده و دستور ریسیدگی سریع  داده بود  با خودم به اتفاقهایی از این دست  که هر روزه  برای زنان و دخترانمون  تو تاکسی و اتوبوس و غیره در  ایران میفته فکر میکردم اتفاقهایی که حتی تصور پیگیری و شکایت و رسیدگی به  اون  رو نمیشه کرد ....


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد