روز سه شنبه رور خیلی بدی بود. چند وقتی بود مرتب تو کارخونه از تعدیل صحبت میشد . و همه نگران بودن شایعات زیادی هم بخش میشد تا اینکه روز سه شنبه لیست تعدیل رودادن به من که ما بهسون اعلام کنیم چندوقتی هست مسولیت اداری کارخونه رو هم به من دادن . با یکی از همکارها به نفرات تعدیلی زنگ زدیم و خبر دادیم خیلی حس بدی بود . این هفته تعطیلات تابستونی کارخونه شروع میشد و من مونده بودم به فکر اون بندگان خدا که حالا تعطیلاتشون خراب شده بود و از اونطرف هم تعطیلات خودم خراب شده و این یکی دو روز یک حالت سردرگمی عجیبی پیدا کردم حس مسافرت هم ندارم و....
اه ..... چه شرایط بدی هست همه بلاتکلیف و نگران از آینده نامشخص و مبهم .....
چه خواهد شد ؟؟؟؟؟