نشستم تو دفتر و دارم وبلاگ دوستان رو چک میکنم دلم برای اونهایی که وبلاگشون رو خیلی وقته به روز نکردن تنگ شده ...
به حال اونهایی که تو وبلاگشون همچنان فعال هستن و پر مخاطب غبطه میخورم .
دوستان وبلاگی نه مجازی که عین حقیقت هستید دلم براتون تنگ شده ....
سلام عزیزم
با همه زور و فشار و اختناق
چقدر با خوندن زندگی نامه ت استرس و اشک و شوق و ... تجربه کردم و پا به پای همه اون دوران باهات اومدم
ممنون که تمام مدت ارزش های خودت رو حفظ کردی و بهشون پایبند موندی
ممنون عزیزم . ممنون که وقت گذاشتی و خوندی و نظرت رو گفتی . من خودم هم گاهی میرم و میخونم اون یادداشتها رو و گاه اشک میریزم و گاه لبخند میزنم . زندگی شاید همین فراز و نشیبها هست ....
سلام وقتی زندگی نامه ت رو خوندم تمام جریان انقلاب از تظاهرت وراهپیمایی تا شعار مرگ برشاه وفعالیت گروه های مختلف مثل مارکسیسم وکمونیست تا معنی آن (که بهمون می گفتن کم یعنی خدا ونیست هم یعنی نیست
)چقدر کتب سیاسی کنار کوچه وخیابونا بود وبه نوعی یاری گیری بود همه مردم از باسواد وبی سواد همه سیاسی بودن .
مجا.هد.ین خلق که بااون آیه فضل الله وعلی المجاهدین اجرا عظیما روی لگوش فعالیت زیادی می کرد ووالدین مرتب گوشزد می کردن گولشون رو نخورید با سید اولاد پیغمبر درنیوفتید
خلاصه من وبردی به سالهای دور
چقدر خوشحال میشم وقتی دوست جدیدی میاد و اعلام میکنه که مطالب رو خونده و نظرش رو چه مثبت چه منفی اعلام میکنه .ممنون از حضورتون . بله اون دوران هم برای خودش دنیایی بود سرشار از خاطرات تلخ و شیرین ...
سلام باجیجان
کلا وبلاگستانبرای من معنا و مفهوم دیگری دارد.. گروههای اجتماعی دیگر حکم قهوه استارباکس رو دارند اما وبلاگستان همیشه صفای چای ترکی سماور ذغالی رو داره
واقعا همینطور هست گویی اصالت خاصی داره . سرشار از خاطره هست .
با درود
خوبی اش همینه
که بی ریاست
چون همدیگر را نخواهند دید ولی با هم اند
کاملا درسته .
دوستیهای عمیق و بیقضاوت
کاملا درسته . عمیق و بی قضاوت ...
صفا جون با اینهمه اپلیکیشن های دیگه ای که تو این سالها اومده و من کمابیش در اونها هم فعال هستم ولی عاشق دنیای وبلاگ نویسی و خونه ی مجازیم هستم

دوستان این خانه از دوستان حقیقی ، اگر حقیقی تر نباشند مجازی هم نیستند
کاملا درسته مهربانو جون . صد درصد باهات موافقم .